شاعری یک هنر عالی است چرا که می توان پیامی را آهنگین و دلنشین به مخاطب انتقال کرد و اثرگذار باشد.
شاعر بودن را دوست دارم. چرا که می توان شعری سرود و سال ها حتی بعد از مرگ شاعر، مردم آن را بخوانند و از آن لذت ببرند و به آرامش برسند.
من اگر شاعر بودم، در میان شعر های مختلفی که می سرودم، شعر های انتقادی را فراموش نمی کردم. چرا که در آن صورت سلاح من شعر است و باید از آن استفاده کنم.
اگر مردم من وضع شان خوب نبود برای دفاع از آنها شعری می سرودم...
اگر توسط هم وطنم افتخاری کسب می شد، برای ستایشش شعری می سرودم...
اگر یکی دلش گرفته بود، برای خوب شدن حال دلش شعری می سرودم...
اگر شاعر بودم، شعر تمام زندگی من می شد؛ شب و روزم را با شعر می گذراندم و شعر های بیشتر شاعران را برای آشنایی بیشتر با آن ها می خواندم.
بعد از مدت ها شاعری و زمانی که خودم را به عنوان یک شاعر در سطحی خوب قبول می کردم، شروع به نوشتن کتاب شعر هایم می کردم. که علاوه بر افراد حال حاضر برای آیندگان نیز صحبت کنم. جالب است نه؟ حرف زدن با افرادی که حتی ممکن است هنوز به دنیا نیامده باشند. البته کار سختی است. زیر هر شاعری این توانایی را ندارد که برای سال ها بتواند حرفش را زنده نگه دارد مگر اینکه شعرش واقعا شعری ناب باشد؛ و مخاطبش آن را حس کند...
خیلی خوب بود