برای هدفی که خارج از دسترس شماست تلاش می کنید؟ دید کمال گرا و ایده آل گرایی دارید که ترسیم آن در واقعیت دشوار است؟
به گزارش آقای انشا زمانی که به مقاصد دست نیافتنی نمی رسید، خود را به خاطر این شکست سرزنش می کنید و شرمنده می شوید؟ اینکه بدانید چه چیزی باعث ایجاد حس کمال گرایی در شما می شود اولین گام برای رهایی از ایجاد این زندان است.
بار سنگین شرمندگی و ترس:
شرمندگی و ترس اغلب محرک های پنهان کمال گرایی هستند. ما بر این باوریم که اگر بتوانیم یک شخصیت عالی داشته باشیم یا به اهداف دور از ذهنی دست پیدا کنیم هیچ کس قادر نخواهد بود ما را انتقاد کند یا به باد تمسخر بگیرد.
اگر بتوانیم هوش و ذکاوت خود را به جهانیان نشان دهیم، شوخ طبعی خود را توسعه ببخشیم یا زیبایی خود را به دنیا نمایش دهیم، قادر خواهیم بود احترام و تایید آن ها را هم به دست آوریم.
شاید بتوان گفت دلیل اصلی و محرک اصلی کمال گرایی بیش از حد ترس از شکست یا رد شدن است.
این موضوع به گونه ای طراحی شده است که ما را از هرگونه عیب و نقصی محافظت کند.
سیاستمدارانی که به طور وسواسی می خواهند نشان دهند همه کارهایشان را درست انجام می دهند و از تایید اشتباهات خود سر باز می زنند اغلب از یک شرم پنهانی رنج می برند.
آن ها از اینکه اسیب پذیری خود را نشان دهند و در معرض تهدیدها و انتقادها قرار گیرند و برچسب ضعیف خوردن بهشان چسبانده شود واهمه دارند.
به همین خاطر تمایل متکبرانه ای برای درست بودن، کامل بودن و بی عیب و نقص بودن دارند و به هیچ عنوان دوست ندارند مورد انتقاد قرار گیرند.
آن ها نمی دانند که قدرت واقعی به معنای داشتن علاقه برای نشان دادن اسیب پذیری است. به طور خلاصه تایید چیزهایی که نمی دانیم اما می خواهیم آن ها را یاد بگیریم و اشتباهات خود را جبران کنیم.
خود را برای تایید نشدن و ناامیدی آماده کنیم:
زمانی که ارزش های ما به دستاوردهایمان گره می خورد باید خودمان را برای نا امیدی آماده کنیم. اگر نتوانیم به اهداف بلند بالایی که در ذهنمان وجود دارد دست پیدا کنیم قطعا نا امید ، افسرده و مضطرب خواهیم شد.
در این شرایط ممکن است خشمگینانه دیگران را برای نرسیدن به هدفمان سرزنش کنیم و بگوییم آن ها مسئولیت کارهایشان را به درستی نپذیرفته اند.
اگر خودمان را انسان هایی بدانیم که نقاط قوت و نقاط ضعفی دارند، ممکن است دیگر به دنبال کمال گرایی مطلق نباشیم و بدانیم تلاش کردن برای رسیدن به هدف مهم است اما نباید خودمان را برای نرسیدن به اهداف بسیار ایده آل سرزنش کنیم.
باید بدانیم که ما برتر از دیگران نیستیم و هیچ چیز خاصی در ما وجود ندارد. همه ما انسان هستیم و ممکن است دچار اشتباه شویم.
زندگی در آینده یا زندگی در لحظه؟ کدام یک را انتخاب می کنید؟
کمال گرایی ما را وادار می کند در آینده زندگی کنیم. به طور مداوم خودمان را برای بهتر شدن و بهتر ماندن مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهیم.
اینکه بخواهیم بهترین کارها را انجام دهیم و در مسیر زندگی خود اشتباهات موجود را اصلاح کنیم چیز بدی نیست اما اگر نتوانیم استراحت کنیم و از لحظه های موجود لذت ببریم زندانی کمال گرایی خود خواهیم بود.
تلاش برای کامل بودن ما را از زندگی در حال باز می دارد. در این شرایط به طور مداوم تلاش می کنیم هر چیزی که بر اساس هدفمان نیست را کنترل کنیم و آن را اصلاح نماییم.
در چنین موقعیتی به طور دردناکی فقط بر روی خودمان تمرکز می کنیم و خودمان را بیش از حد جدی می گیریم. از اینکه در موردمان قضاوتی بکنند واهمه داریم.
متاسفانه خودمان را از لذت های ساده و زندگی کردن در لحظه محروم می سازیم تا به چیزی برسیم که شاید زیاد هم ارزشمند نباشد.
اجتناب از ریسک کردن:
کمال گرایی موجب می شود از پذیرش ریسک واهمه داشته باشیم. ممکن است در این شرایط از انجام فعالیت هایی که موجب رد شدن یا شرمندگی می شود سر باز زنیم (مثلا دیگر به سراغ آموزش های جدید نمی رویم و تمرینات ورزشی جدیدی آغاز نمی کنیم).
همه این فعالیت ها را به تعویق می اندازیم زیرا از اینکه در آن ها کامل و بی عیب نباشیم واهمه داریم. دوست نداریم ما را مورد انتقاد قرار دهند. دستورالعمل اول ما محتاط بودن و ایمن بودن آن است. در نتیجه، ما یک زندگی محدود شده خواهیم داشت.
پادزهر کمال گرایی:
پادزهر کمال گرایی این است که برای خود به عنوان یک انسان فضایی برای کمبودها و کاستی ها قائل شویم. ما می دانیم که شکست خوردن در هر فعالیتی امکان پذیر است. بدون شکست هرگز از اشتباهات خود درس نخواهیم گرفت و هرگز به سمت جلو حرکت نخواهیم کرد.
افرادی که در زندگی خود به موفقیت هایی دست پیدا کرده اند اشتباهات بی شماری را مرتکب شده اند. نکته مهمی که باید از اشتباهات خود بگیریم این است که خودمان را ببخشیم، با خود مهربان باشیم و به حرکت خود در مسیر زندگی ادامه دهیم.
افرادی که معتاد به کمال گرایی می شوند اغلب جدا از جمع زندگی می کنند حتی اگر محبوب به نظر برسند. آن ها به هیچ کس اجازه نزدیک شدن به خودشان را نمی دهند زیرا از دیدن افراد واهمه دارند. این افراد دوستان واقعی اندکی دارند.
اگر خودمان را انسان هایی بدانیم که دارای نقاط قوت و ضعف خاص خودشان هستند، به این نتیجه خواهیم رسید که کمال گرایی غیر ممکن است. با تمایل و رغبت زیاد برای کمال گرا بودن تنها خودمان را اذیت می کنیم و نمی توانیم از زندگی فعلی خود لذت ببریم. باید به دنبال درمان این شرایط باشیم.
خودمان را از این تصویر ذهنی رها کنیم. ما آزادیم و باید بتوانیم در زندگی شکست ها و موفقیت های زیادی تجربه کنیم و از زندگی اصلی مان لذت ببریم.